Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-04-27@14:40:48 GMT

نگاهی به تفاوت‌های محبت از دیدگاه زن و مرد

تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۹۵۲۲۰

در این گزارش قصد داریم قواعد مرتبط با موضوع محبت در مرد و زن را مورد بررسی قرار دهیم.

تمرکز مرد به وجود محبت

مرد چه در دریافت محبت و چه در عرضه‌ی آن، بر حسب وجود محبت سنجش و ارزیابی میکند. به این معنا که وجود محبت را به رفتارها، کارکردها و اقدام هایی وصل میکند که در آنها خدمتی، لطفی، رسیدگی و عنایتی صورت بگیرد و یک محصول مشخص بین آنها تبادل شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بر این اساس بیان محبت، مرد را خوشحال ن میکند مگر آنکه به ضمیمه و در کنار آن کلام و بیان محبت آمیز نیز داد و ستد شود. مثلاً در برابر کسی که به او میگوید خیلی دوستت دارم و مخلص تو هستم، میگوید دیدم که وقتی از تو مبلغی را درخواست کردم چه جوابم را دادی یا وقتی ماشینت را برای ساعتی درخواست کردم و ندادی، خواستم برایم کاری بکنی بهانه آوردی و... و با این واکنش ها ثابت میکند محبت تو عبارتی غیر واقعی و بی ارزش است و فاقد عمق وجودی است.

بسنده کردن مرد به وجود محبت در قلب و روح

وقتی مرد، محبت راستین و واقعی را در وجود محبت میشناسد و حساب میکند، دوست دارد زن با مشاهده رفتارها و اقدام های مرد نسبت به خود، به وجود محبت به خود در قلب و روح مرد ایمان بیاورد و چنین محبت واقعی و عمقی مرد را بپذیرد و به آن خشنود و راضی شود و منتظر بیان و عرضه ی آن از طرف مرد نماند.

انتظار داشتن از خشنودی و رضایت زن به وجود محبت در قلب مرد

مرد انتظار دارد زن نیز به وجود محبت در قلب مرد مطمئن و خشنود باشد. چون مرد در نگاه عمق محورانه ی خود از محبت به اعتبار و ارزش وجودی آن تمرکز میکند، انتظار دارد زن نیز همین دریافت و ادراک را پیدا کند و نسبت به وجود محبت مرد به زن ایمان آورده و خشنود باشد و دنبال بیان و دریافت کلامی آن نگردد و از اینکه زن وجود محبت را در قلب و روح مرد به واسطه ی عدم دریافت کلامی آن انکار کند، رنج و حرص زیادی میبرد و گمان میکند زن محبت شناس نیست. حتی میبینید که چطور مستقیم و صریح به این نسبت اصرار میکند که تو محبت مرا نمی فهمی و این همه محبت مرا نمی بینی بدتر اینکه مرد در مواردی عدم رضایت و اطمینان زن را از وجود محبت مرد نسبت به خود به جهل و کوتاه بینی او ربط میدهد و آن را ضعف و اشکال زن محسوب می کند.

 بی ارزش دیدن عرضه‌ی محبت

ممکن است زن بگوید چه اشکالی دارد مرد در کنار وجود محبتش به زن که زن به آن نیز نیاز مبرم و معتبری دارد بیان محبت نیز اضافه کند؟ و از همین رو فکر کند مقاومت مرد در ارتباط با بیان محبت نشانه ای برای فقدان محبت باشد.

قبول محبت بر مبنای وجود و ساختار عمقی

زن خیلی وقت ها شوق و احساس محبتش را همان طور که دوست دارد بشنود دوست دارد به مرد بیان کند. احساس دوست داشتن در زن مجزاست و به رفتار و اقدام و کارکردی وصل نیست. یعنی زن به خاطر آن نگاه سطح محورانه ی خویش برای عرضه‌ی محبتش نیازی به آمیخته کردن آن به کار و اقدامی نمیبیند و دوست دارد همان حس قشنگ و رقیقی که به او نسبت به همسرش دست داده است را ارزانی مرد کند، اما مرد که در نگاه عمق محورانه‌ی خود محبتی را محبت حساب میکند که وصل به آثاری از عنایت و لطف باشد، بیان محبت زن را یا انکار میکند یا میپرسد نشانه اش کو یا در ذهن خود تحلیل و تفسیر میکند و یا حداقل از آن لذت لازم و بهره ی کافی را نمیبرد و به اندازه ی یک عبارت فاقد اعتبار و ارزش به آن نگاه میکند.

یعنی مرد در دریافت محبت هم عمق خواه و عمق نگر است و محبتی به دلش می نشیند و از آن لذت و استفاده میبرد که معطوف به اقدام مشخصی باشد. از همین رو زن میبایست در عرضه های محبتش به مرد در کنار بیان آن اقدام و رفتاری که مرد از آن احساس ارزش و اعتبار دارد نیز استفاده کند.

این تفاوت ادراک در زن و مرد جایی نگران کننده میشود که زن و مرد به دریافت و تشخیص خود متمرکز شده سعی مخاطب خود را نادیده بگیرند یا به عوامل دریافت مخاطب خود بی توجه باشند.

عدم رضایت از شنیدن محبت

گاهی زن خیال میکند همان طور که جنس خودش از شنیدن محبت به وجد میآید و سرکیف و پرنشاط میشود مرد هم از اینکه زن به وی بگوید دوستت دارم باید غرق شوق و شور. بشود وقتی میبیند چنین اتفاقی در مرد نمی افتد خیال میکند مرد اصولاً به مقوله ی محبت توجهی ندارد و ارزش و اعتباری قائل نیست. و همین گمان باعث میشود که زن نیز به تدریج از عرضه و بیان محبتش به مرد دوری کند یا عرضه ی آن را بی فایده و بی ارزش حساب بکند. یعنی میگوید وقتی به مرد میگویم دوستت دارم هیچ واکنش خوشحال کننده و مطابقی در او ظاهر نمیشود و این مرا برای بیان دوباره و چندباره‌ی محبت به مرد سرد کرده؛ از انگیزه و شور ارائه ی محبت دور میشود.

الهه ضمیری_خبرنگار تحریریه جوان

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: وجود محبت عرضه ی ی محبت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۹۵۲۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آثار جنسیت زنانه بر رشد عرفانی و معنوی

در نظام تجلیات میان جلوه وجودی زن و مرد تفاوت‌های بازتابش وجود دارد. ولی مهم این است که ارزشمندی هر کدام از این بازتابش‌ها در حوزه خاصی پیدا می‌شود و به طور کلی نمی‌توان حکم کرد که کدام یک از این دو بر دیگری برتری دارد. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از اصلی‌ترین موضوعات زنان در حوزه تحقیقات بنیادین، مقایسه میان ارزش جنسیت زنانه و مردانه است. به این دلیل که برخی از راهبردها در حوزه‌های کاربردی و توسعه‌ای مبتنی بر تبیین مبانی زیرساختی است. بر این اساس لازم است از منظره عرفانی و قرآنی به ارتباط میان جنسیت و رشد معنوی پرداخته شود و مسائل بنیادین جنس برتر یا فروتر بودن زن یا مرد و همچنین چرایی آن مورد تحلیل قرار بگیرد.

خبرگزاری تسنیم طی یادداشتی از مهدیه مستقیمی، استاد دانشگاه، به بررسی آثار جنسیت زنانه بر رشد معنوی و عرفانی پرداخته است.

رابطه جنسیت و معنویت

زمانی که عرفان دینی در استخدام قرآن کریم درآید، طبیعتاً عرفان از توحید قرآنی نشأت می‌گیرد. بر این اساس، نظرات عارفان و مفسران قرآن درباره این موضوع تفاوت زیادی با هم ندارد.

تحلیل جنسیتی در رابطه با ارزشمندی معنوی و جنسیت در نظام تجلیات و مظهریت زنان نشان دادن خاستگاه تفاوت‌های تکوینی زن و مرد در زمینه جسم و روح و روحیات آنها درباره مقایسه ارزشمندی این دو جنس هم مطالبی را ارائه می‌دهد و بررسی سرنخ‌های ظریف در موضوع جنسیتی از منظر عرفان مانند ساحت تناکح اسمائی، ساحت عشق عرفانی و مباحث مربوط به شعور عمومی و سیر حبی عالم وجود و نیز مراتب صدوری کتاب هستی، می‌تواند افق‌های روشن و گسترده‌ای را در تحلیل رابطه جنسیت و معنویت در اختیار جستجوگران قرار دهد. بررسی و تحقیق در میان آیات قرآن ما را به امکان رشد برابر معنوی مردان و زنان می‌رساند.

نقش روحیات زنانه بر میزان گرایش به معنویت

تحلیل رابطه جنسیت زنانه و رشد عرفانی

تعداد زیادی از عارفان این عقیده را دارند که حقیقت ذاتی مردان و زنان یک چیز است و تفاوت‌ها میان آنها به دلیل قالب و مسائلی خارج از حقیقت وجود است. بر اساس این نظر، رشد معنوی زنان و مردان برخاسته از حقیقت وجود آنهاست که همان ذات و ذاتیات آن دو محسوب می‌شود.

با این تعبیر، جنسیت زنانه مانع از رشد دینی و ارتقای فکری و اعتقادی زنان نخواهد شد و زنان در این زمینه همپای مردان می‌توانند افق‌های بلند و روشن معنویت را فتح کنند. چه‌بسا زنانی یافت می‌شوند که از رشد دینی به مراتب بسیار بالاتری از  بسیاری مردان رسیدند به طوری که مردان یا شاگرد چنین زنان معنوی شده‌اند و یا حتی از منظر فکری و استعداد توان نشستن در زمره شاگردان چنین زنانی را هم نداشته‌اند.

رشد معنوی هر انسانی فارغ از جنسیت او به حقیقت وجود انسانی و به روح ناطقه قدسیه او مربوط می‌شود و کثرات خارجیه همگی به منزله تعیناتی به حساب می‌آیند که بیرون از حقیقت روح انسان قرار دارند. باید دانست تعینات نوعی امور مجازی هستند که در سنجش حقایق ورود چندانی ندارند.

مصباح الانس که یکی از کتاب‌های مرجع در زمینه عرفان محسوب می‌شود، در تعریف تعین عنوان می‌کند: جز یک وجود چیزی در عالم خارج وجود ندارد و کثرات تعین یافتن و ظهور یک هستی است که آن را با واژه‌هایی مانند تعین، اتصاف، نسبت یا ظهور تعبیر کرده‌اند. (ابن فناری 1363 ص 45)

این نوع تعبیر را با مثالی می‌توان مشخص کرد که حقیقت آبی که در ظرفی به شکل دایره یا مربع می‌ریزند یکی است و آنچه که موجب می‌شود تفاوت‌هایی به وجود بیاید، قالب ظرفیتی و تعینات صوری و شکل ظاهری ظرف‌های آب است و این ظواهر موجب تغییر فرمول شیمیایی در آب نمی‌شود. در هر حال می‌توان عنوان کرد کثرات تعین یافتن و ظهور یک هستی هستند که آن را با کلماتی مانند تعین، اتصاف، نسبت، مظهر یا ظهور تعبیر کرده‌اند.

تعبیر عینیت حقیقت زن و مرد در بیان عارفان حتی به این نکته اشاره دارد که این نوع نیست که آبی که در ظرف جنسیت مردانه ریخته می‌شود، آبی باشد که مانند باران از آسمان نازل شده ولی آبی که در ظرف جنسیت زنانه ریخته می‌شود آبی است که از اعماق زمین استخراج شده باشد. بلکه حقیقت زن و مرد به مثابه آب بارانی است که در دو ظرف متعین ریخته می‌شود و با تعینات ظرف، شکل خاصی به خود می‌گیرد.

مثال دیگر درباره مفهوم تعین را می‌توان به دریای موج‌داری تعبیر کرد که موج‌ها کلیت، جزئیت و بزرگی و کوچکی دارند و این ویژگی‌ها همان تعینات موج دریا محسوب می‌شود.

سحر دانشور: حوزه زنان رسانه ندارد!

جنسیت زنانه در نظام تجلیات

طبق قاعده تجلیات عرفانی، وجود مرد و زن و تفاوت‌های تکمیلی بین آن دو ریشه در تفاوت تجلیات دارد. تجلیات با یکدیگر متفاوت هستند که در زمان تنزل در مراتب وجود این تفاوت‌ها بر حسب نشأت‌های مختلف متنزل می‌شوند تا در عالم ناسوت این تفاوت‌ها در زن و مرد و همچنین جسم و روحیات آنها ظهور پیدا کند.

از منظره عرفانی جهان‌های بالاتر، حقایقی محسوب می‌شوند که سایه آنها در جهان‌های پایین‌تر منعکس شده است. تشبیه عالم باطن به آفتاب و عالم ظاهر به عکس یا سایه، در ادبیات عرفانی تشبیه بسیار معناداری در نظام تجلیات است. در منظر عرفانی، خداوند نور آسمان‌ها و زمین است: «الله نور السموات و الارض». تجلیات نوریه او تمام هستی را روشن کرده است. پرتو آفتاب از مبداء خورشید فاصله می‌گیرد و پایین می‌آید و طی مراتبی تنزل کرده و به مرور ضعیف می‌شود، بدون اینکه این پرتو از مبداء صدور تا مقصد نزول پاره شده یا خللی در آن ایجاد شود. نور وجود به همین شکل بدون تجافی تنزل پیدا می‌کند. (طباطبایی، 1362، ص 17 و 18)

قابل توجه است که موضوع تجلی در کتاب عارفان به طور مفصل مطرح شده است و جناب ملاصدرا هم در جلد دوم اسفار به آن اشاره کرده است. (ملاصدرا، ج 2، ص 287 و 291)

طبق نظام تجلیات الهی، تمام انواع و نقش و نگارها تجلی یک نور واحد هستند و همه مانند هفت رنگ رنگین‌کمان محسوب می‌شوند که از شکست پرتوهای متفاوت یک نور به وجود آمده‌اند. هفت رنگ هر کدام به جای خود می‌نشیند و از ترکیب این رنگ‌ها، جهانی زیبا و تماشایی ایجاد می‌شود. عارف به یک جلوه قائل است و به نام وجود منبسط، اثراتی که حکیم قائل است از نظر عارف از لوازم وجود منبسط است.

زن و مرد و تقابلی که میان آنها به دلیل جنسی با یکدیگر وجود دارد، از پرتو نورهایی هستند که در نظام تجلیات ایجاد شده است. نور وجود در حوزه تعینات زنانه به رنگی و در حوزه تعینات مردانه به رنگ دیگری بازتابش می‌یابد.

اگر بتوان میان رنگ‌های نور سفید به لحاظ ارزشمندی ذاتی تفاوت قائل شد، شاید بتوان میان بازتابش این نورها هم تفاوت‌هایی قائل شد.

در نظام تجلیات حتماً میان جلوه وجودی زن و مرد تفاوت‌های بازتابش وجود دارد. ولی مهم این است که ارزشمندی هر کدام از این بازتابش‌ها در حوزه خاصی پیدا می‌شود و به طور کلی نمی‌توان حکم کرد که کدام یک از این دو بر دیگری برتری دارد.

ارتباط جنسیت زنانه با جمال الهی

بر اساس مبانی عرفانی در تمام موجودات، تجلی جمال و جلال الهی وجود دارد و غلبه نور جلال بر جمال یا نور جمال بر جلال است که موجب می‌شود برخی آیت لطف و جمال و برخی آیت جلال و عظمت الهی باشند. (سبزواری، 1372، ص 137 و 152)

در چنین فضایی نگرش به موضوع جنسیت افق‌های عرفانی در حل این معما باز می‌کند. انسان پرتو وجود خداوند است و نور الهی در آیینه وجود او به‌طور تام و تمام تابیده است، اما این نور وقتی به آینه تعینات جنسیتی می‌رسد، به نوعی بازتابش دارد. در جنسیت زنانه نور الهی به صورتی ظاهر می‌شود که برآیند مجموعه انعکاس‌ها این نور با مقتضیات صفات جمال سازگاری بیشتری دارد. بازتابش این نور در قالب تعین جنسیت مردانه نیز به گونه‌ای است که برآیند مجموع آن با صفات جلال توافق بیشتری دارد.

محی‌الدین ابن عربی در رساله جلال و جمال این مطلب را به بعضی از عارفان نسبت می‌دهد که: جمال چیزی است که مواجهه و مشاهده آن، انس و انبساط می‌بخشد و جلال امری است که از آن هیبت و شکوه تداعی می‌شود. (ابن عربی، 1361، ص 3)

در احادیث و روایات اسلامی هم به تفاوت ظهور جلال و جمال در آینه وجود زن و مرد اشاره شده است. حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در این باره فرموده‌اند: «عقول النساء فی جمالهن و جمال الرجال فی عقولهم.» (امالی شیخ صدوق، مجلس چهارم)

بنابراین شاید بتوان در تحلیل جنسیتی در نظام انوار جمال و جلال، این چنین ارزیابی کرد که: حقیقت زن و مرد یک حقیقت و نور واحد است که بازتابش آن در وجود زن با مرد تفاوت دارد. در عرفان ثابت شده است که هر جا نور جمال هویدایی بیشتری داشته باشد، انوار جلال تحت ساتریت آن محفوظ است. به تعبیر دیگر در باطن هر جمالی، جلال و در باطن هر جلالی، جمالی است.

بنابراین تفاوت حقیقی آیت جمال یا جلال بودن به نوع بازتابش و انعکاس برمی‌گردد و مربوط به ماهیت، هویت و حقیقت نور نیست.

جلوه بیشتر زنان در مظهریت الهی

از نظر بعضی از عرفا، زن و مرد هر دو مظهر خداوند هستند، اما زن از جهاتی در مظهریت الهی تابندگی بیشتری دارد. تبیین عرفانی این مطلب را تحلیل می‌کنیم.

تمام عالم وجود از بالاترین مرحله تا پایین‌ترین مرتبه آن، ارتباط واحدی با هم دارند و تمام ذرات کائنات با یکدیگر مرتبط هستند و با همه کثرت و تفصیل ظاهری موجود میان اشیا در عالم خارج، تمام آنها در باطن عالم یکی هستند و وحدت دارند. (صدرالدین شیرازی، 5 و 359)

هر چند که ذات، بسیط است و همین ذات بسیط تجلی می‌کند. اما هر یک از مجالی یکی از اوصاف و اسمای الهی را نشان می‌دهد، نه اینکه او با یکی از اوصاف و ظهور کند. چراکه متجلی با تمام نام‌ها و اسماء ظهور کرده است، اما گیرنده تجلی یکی از اوصاف را بر حسب عین ثابت خود نشان می‌دهد.

تفاوت‌های تکوینی زن و مرد در یک نگاه توحیدی ناشی از یک مبداء واحد و به منظور وصول به یک غایت واحد و در یک سیستم به هم مرتبط واحد متحقق می‌شوند و راز این تفاوت‌ها در قوس صعود این است که زن و مرد بتوانند مکمل وجود یکدیگر بوده و در مدار تکامل انسانی به سوی خدای یکتا بازگردند.

از این دیدگاه انسان‌ها مظهر خدای واحد هستند و ارتقای معنوی در نظام مظهریت بر این اساس است که کدام یک از انسان‌ها بهتر می‌تواند آینه الهی باشد. موضوع این است که سخن از مظهریت هم در قوس نزول مطرح می‌شود و هم در قوس صعود.

همان طور که آفتاب از یک مبداء نور تجلی و ظهور کرده است، جهان هستی هم به مثابه آفتاب از یک مبداء هستی تجلی و ظهور پیدا کرده است. (شیرازی 1360 ص 47)

در این نوع جهان‌بینی و نگرش عارفانه، هر نوری که بتواند با زبان تکوین خود از مبداء نور بیشتر حکایت کند، ارزشمندی ذاتی بیشتری دارد و معنویت بیشتری کسب خواهد کرد.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • تفاوت های آیفون 13 و 13 پرو در چیست ؟
  • به همت پژوهش سرای برهان کتاب «عشق برتر» منتشر شد
  • دیدگاه یک استاد دانشگاه درباره تعطیلی جمعه و شنبه
  • آثار جنسیت زنانه بر رشد عرفانی و معنوی
  • اینتر برای خرید‌های تابستانی ۱۰۰ میلیون یورو خرج میکند
  • تاکید امام جمعه پیرانشهر بر رعایت اخلاق اسلامی
  • دیدگاه مکاتب فلسفه یونانی درباره سعادت انسان
  • سه راهکار طلایی برای انس کودکان قرن جدید با امام زمان (عج)
  • میزان تمرکزت رو محک بزن؛ سه تفاوت دو عکس رو ۳۳ ثانیه‌ای بگو
  • استفاده از روش‌های نوین برای به نتیجه رسیدن کارهای فرهنگی